کانسپچوالیسم یا
«هنر مفهومی» دستاوردی از آوانگاردگرایی در هنر مدرن است. در جریان
گرایشات مدرنیسم، اکثر نقاشان مدرنیسم در زمینه مجسمه سازی، ماتریال شناسی،
گرافیک و حتی انیمیشن و سینما تجربه هایی کسب کردند و در نهایت آثاری
مفهومی را ارائه دادند که تاثیرات مشترکی از تمام شاخه های هنری داشت.اگرچه
آغازگران این گرایش را به هنرمندان آمریکایی انگلیسی همچون جوزف کاسوت،
لارنس وینر، استنلی براون و… مربوط می دانند ولی باید گفت که هر اثر هنری
باید دارای مفهوم باشد. مفهومی که فرای ظاهر و صورت اثر بوده و ارائه معنا
می کند. القای معنا در هنر مفهومی ممکن است شخصی باشد، چه برای هنرمند و چه
برای مخاطب و چه در عنوان اثر و چه در ارائه آن. این قسمتی از اندیشه
جهانی شدن هنر است و در جستجوی مفهوم برای مخاطب عام.
کانسپچوالیسم چیست و چه معنایی دارد
همه چیز در مورد کانسپچوال آرت و هنرهای مفهومی
امروزه در ایران هر کس نام واژه ی
«کانسپچوال» به گوشش خورده است بدون اینکه بداند چیست ،این واژه را برای هر
اثر سر هم بندی شده و چه بسا بی «مفهوم» به کار می برد
کانسپتیسم
Conceptism به معنی یک روش پیچیده و مهم استعمال کنایات و اشارات بود که
متصوفین اسپانیولی در قرن هفدهم آن را به کار میبردند. کانسپچوالیسم
(Conceptualism)به معنی مکتب اصالت مفهوم تلقی میشود و روشی در بیان است
که ایده هنرمند در آن، صورت محسوس مییابد. شیوه تولید و طریقه تولید made
of production در کانسپچوال آرت در هیچ قالب و روش و یا سبک و مکتب و یا
ژانرهای شناخته شده هنری نمیگنجد و به عبارتی کانسپچوال آرت «قالبشکن و
ساختارشکن» است هر چیزی به معنای وسیع کلمه میتواند وسیلهای برای بیان
ایده و فکر هنرمند باشد. در کانسپچوال آرت، چون اصالت بیان با «ایده
هنرمند» است، رسانهای بودن، اساس آن را تشکیل میدهد و به همین جهت این
هنر را هنر اطلاعات art information هم نامیدهاند.
«ایده» در کانسپچوال آرت با دو وجه بیان سروکار دارد.
الف: ایده در نوع ساختار و صورت محسوس اثر.
ب: ایده به معنی محتوا و پیام و درونمایه و مفهوم اثر.
کانسپچوالیسم چیست و چه معنایی دارد
کانسپچوالیسم اساساْ از الگو های
فکری سرچشمه می گیرد و در این راه از هر وسیله ای و موادی که با ذهنیت
هنرمند سازگاری دارد مدد می جوید.»
لفظ ایده همانند لفظ هنر در افقهای تاریخی و فکری و ایدئولوژیکی و اجتماعی، معناهای متفاوتی دارد.
ایده از نظر افلاطون حقایقی در عالم
مثالاند که محسوسات عالم سایه و رونوشت آن به شمار میروند. ایده از نظر
ارسطو صورت یا forma است.
صورت اشیاء حقیقت اشیاء است. حقیقت شیء به
صورتش است نه به ماده آن. ایده در قرون وسطی حقایق اشیاء در علم خداوندند
که با معرفت حضوری (شهود- اشراق) قابل دریافتند. ایده در فلسفه اسلامی عیان
ثابت و اسماء الهیاند. ایده در علم جدید همان تأثرات باقیمانده در ذهن
براساس تجربیات حسی است. تصویر و عکس شیءا ست. این تصورات منشأ پیدایش
مفاهیم عقلی و ذهنیاند.
اصالت فکر و
ایده در هنر مفهومی چیزی فرای درک مخاطب نیست ، او با فهم خود ایده
(انتزاعی) هنرمند را گرفته ، بازسازی کرده ، در ذهن خویش پرورش داده و در
ساختن آن مشارکت می کند.
کانسپچوالیسم چیست و چه معنایی دارد
همه چیز در مورد کانسپچوال آرت و هنرهای مفهومی
امروزه در ایران هر کس نام واژه ی
«کانسپچوال» به گوشش خورده است بدون اینکه بداند چیست ،این واژه را برای هر
اثر سر هم بندی شده و چه بسا بی «مفهوم» به کار می برد
کانسپچوالیسم چیست و چه معنایی دارد
کانسپچوالیسم
در واقع هدف این هنر انتقال مستقیم یک مفهوم یا تصور ( معمولاْ آگاهی به
مکانی یا رویدادی ، یا تصوری فنی از علم یا فلسفه ) است و هنرمند ابزار
مادی این انتقال را بی اهمیت،از میان رفتنی،عاری از حالت انگیزی و دور از
زیبایی شناسی می پندارد.
کانت در مورد کانسپچوالیسم
گفته است: من انقلاب کوپرنیکی کردم. تاکنون ذهن تابع عالم خارج بود و بحث
بر این نکته استوار بود که ذهن چگونه باشد که عالم را بشناسد، حال من
میگویم عالم خارج چگونه باشد تا با ذهن من مطابقت داشته باشد. کانسپچوال
آرت یکی از جریانهای هنری دوران پستمدرن است. برای شناخت دوران پستمدرن،
نخست باید به دوران مدرن نظر افکند و مبانی نظری و فکری این دوران را
شناخت مدرنیته با رنسانس آغاز شد و دکارت مبانی نظری آن را تبیین و استوار
کرد.
دوران روشنگری (قرن 17 و 18) دوران بلوغ
مدرنیته به شمار میرود. حقیقت، جهان واقع است، انسان به کمک عقل میتواند
حقیقت، یعنی جهان واقع را بشناسد و بر آن مسلط شود. اصالت عقل تجربی و باور
به حقیقت (جهان خارج) درون مایه رآلیسم و مدرنیته است. براین اساس، در
دوره مدرنیته علم و هنر جدید ظهور پیدا میکند که با علم و هنر دوران گذشته
بالذات، متفاوت است و به عبارتی نافی آن است.
کانسپچوالیسم چیست و چه معنایی دارد
هنر با حقیقت به معنای افلاطونی و
متافیزیکی، سروکار ندارد. بلکه با احساسات شخصی و سلیقهای و فردیت ذهنی
هنرمند و ایدههای او به معنی جدید عجین شده است. ایده در دوران جدید
ماهیتی کاملاً متفاوت با ایده افلاطونی دارد.
در نگاه افلاطون معرفت حقیقتی به ایدهها
تعلق میگیرد. ایدهها مقام حقیقت موجوداتاند. ایدهها از صورتها جدا
نیستند و صورت معقول موجوداتاند. در عصر مدرنیته انسان در جایگاه خدا قرار
میگیرد و به تعبیری، خود، خدا میشود.موجود حقیقی و یقینی انسان Cogito
است. (تفکر و تأمل= Cogitation) اصالت ذهن و خرد و عقل و فهم انسانی تحقق
یافته و همه موجودات ابژه این سوژه (انسان و ذهنیت او) میشوند.براین اساس
«پائو مگارتن» دستگاه زیباشناسی هنر جدید و به اعتباری ایده هنر جدید را
براساس احساسات هنرمند تبیین میکند. هنر ساخته و پرداخته احساسات و نبوغ
فکری و نوآوری هنرمند است. اثر هنری تجلی ذهنیت (ایده) هنرمند است و بیان
خو است و سلیقه و ادراک و فهم و احساس اوست. هنر در اثر هنری براساس حاکمیت
و استیلای ذهنیت هنرمند بر ماده و ماتریال انتخابی او برای بیان است، که
تحقق پیدا میکند. همه چیز و از جمله هنر به شکل ماهیت سوژه (ذهنیت
انسانها) درمیآید و لفظ هنر نیز معنایی جدید پیدا میکند که با معنای قدیم
آن کاملاً متفاوت میشود و به علت بروز کارکردهای متفاوت و اصالت یافتن
ایدههای گوناگون در هنر، لفظ هنر غیرقابل تعریف میشود.
کانسپچوالیسم چیست و چه معنایی دارد
در کانسپچوالیسم فکر هنرمند مهم است و نه شئی هنری. هدف رسانیدن مفهوم به مخاطب است وسیله ی بیان هر چه باشد.
در نتیجه ساختار بیانی هنر نیز از حالت
سنتی و کلاسیک و مرسوم خود خارج و مدام دچار تغییرات سبکی و ساختاری در
صورت و در محتوا و ایده میشود. هویت و ماهیت تفکر مدرن، سوبژکیویسم است و
موجودات به اعتبار بشر هویت پیدا میکند. هنر فاقد استقلال ذاتی شده و در
ارتباط با سوژه معانی متفاوتی پیدا کرده و به هیچ تعریف یقینی و ثابتی تن
درنمیدهد و هویتهای متفاوت و متضادی مییابد.در زیباشناسی جدید، حقیقت
اثر هنری به حواس و احساسات و ذهنیات هنرمند معطوف است. هر فهم و درکی از
هنر و زیبایی و اثر هنری به اقتضای ظرفیت ادراکی ذهن تحقق مییابد.
کانسپچوالیسم چیست و چه معنایی دارد